تحولات منطقه

اگر تاریخ ولایتمداری و ولایت پذیری و دفاع از ولایت را مرور کنیم، نخستین نامی که به چشم می‌خورد متعلق به بانویی است که دو عالم وامدار رشادت و دفاع جانانه‌اش در حمایت از ولایت‌اند؛ حضرت زهرای مرضیه‌(س) که با روشنگری‌های خویش اجازه نداد حق ولایت پایمال شود و با وصیت به اختفای مزار مطهرش، سؤالی بزرگ در ذهن تاریخ برجا گذاشت

دفاع از ولایت، مهم‌ترین رکن فعالیت حضرت فاطمه زهرا(س)
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

قدس آنلاین-اگر تاریخ ولایتمداری و ولایت پذیری و دفاع از ولایت را مرور کنیم، نخستین نامی که به چشم می‌خورد متعلق به بانویی است که دو عالم وامدار رشادت و دفاع جانانه‌اش در حمایت از ولایت‌اند؛ حضرت زهرای مرضیه‌(س) که با روشنگری‌های خویش اجازه نداد حق ولایت پایمال شود و با وصیت به اختفای مزار مطهرش، سؤالی بزرگ در ذهن تاریخ برجا گذاشت تا برای دستیابی به پاسخ آن، دریابند چه حقی از خاندان رسالت نادیده گرفته شد. از این رو و در بررسی مؤلفه‌های ولایتمداری بی بی فاطمه زهرا(س) با حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم بهاری، استاد حوزه و کارشناس مذهبی گفت وگو کرده ایم که در ادامه میآید:

چه روندی پس از رحلت پیامبر(ص) شکل گرفت که با ادامه آن در فاصله‌ای کوتاه از رحلت جانسوز رسول خدا(ص)، تنها یادگار ایشان یعنی حضرت زهرا(س) به شهادت رسید؟

وقایع مربوط به دوران احتضار پیامبر اکرم‌(ص) و لحظات آخر عمر مبارکشان به گونه‌ای سپری شد(شاید با اندک اختلاف در برخی کتب)، که به نظر می‌رسد برخی صحابی از آن لحظات واپسین سوءاستفاده کردند و از اطاعتِ ایشان سر باز زدند و دستور حضرت را برای همراهی با اُسامه در نبرد با رومیان زیر پا گذاشتند و عده‌ای در شهر باقی ماندند، تا جایی که وقتی پیامبر(ص) آگاه شدند که یکی از صحابی به جای ایشان به مسجد رفته و نماز را اقامه کرده، با آن حال وخیم و بیماری در مسجدالنبی حضور یافتند و آن شخص را کنار زده و خود نماز خواندند و پس از نماز، کسانی که سپاه اُسامه را ترک کرده بودند را لعن کردند.

پس از همین واقعه، عده‌ای دور بستر ایشان جمع شدند و حضرت رسول‌(ص) فرمودند: قلم و دواتی بیاورید تا وصیتی کنم و شما گمراه نشوید! یکی از جمع گفت: پیامبر(ص) [نعوذبالله] هذیان می‌گوید و این رسم قریش در لحظات آخر عمر است و این گونه به رسول خدا(ص) تهمت زد و در نهایت ایشان با وجود چنین اختلافی بین صحابه، چشم از جهان فرو بست و برخی افراد و صحابی در این مسئله مقابل حرف رسول خدا(ص) ایستادند و اختلاف نظرشان به اختلاف عقیده در مقابل پیامبر(ص) منتهی شد. کسانی از شیعه و اهل سنت مانند علامه امینی در «الغدیر»، ابن ابی الحدید معتزلی در «شرح نهج البلاغه»، عبدالفتّاح عبدالمقصود عالم مصری اهل سنت در «السقیفه و الخلافه» و «امام علی‌(ع) » مبسوط به این مسئله اشاره کرده‌اند. هرچند سند علامه امینی‌(ره) کاملاً از اسناد اهل سنت است و از نظر شیعه استفاده‌ای نکرده است.

نکته مهم آنکه پیامبر(ص) به قطع یقین برای ۲۳سال و از همان روز اول بعثت به طور آشکار و نهان ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین‌(ع) را ابلاغ کرده بودند و تا آخرین روز عمرشان نیز بر آن تأکید داشتند و شاید مستحکم‌ترین و قوی‌ترین سند این تأکید، «خطبه غدیر» باشد که علامه امینی(ره) درباره این خطبه مباحث مبسوط را از اهل سنت یک به یک و اثبات مطالب این خطبه و اشعار مربوط به آن را نقل کرده که در «الغدیر» موجود است.

چرا در کتب تاریخ، اقوال و نیز ادبیات و شعر آیینی همیشه از حضرت زهرا(س) به عنوان نخستین مدافع حریم ولایت یاد می‌شود؟

رحلت پیامبر(ص) و دفن غریبانه آن حضرت و غربت بیت ایشان رخدادهایی رقم زد، کسی که به عنوان خلیفه انتخاب شد انتظار داشت همه اهل مدینه با وی بیعت کنند، اما امیرالمؤمنین(ع) به دلایل واضح از این بیعت سر باز زدند؛ در خطبه سوم نهج البلاغه حضرت امیر(ع) به صراحت به این دلایل اشاره کرده‌اند.

برخی افراد به اشتباه تصور می‌کنند این وقایع بلافاصله پس از رحلت رخ داد که در پاسخ باید گفت: نه! بنابر اشاره تاریخ، بروز این وقایع طول کشیده است، چون آن‌ها که بیعت شان را منوط به بیعت امیرالمؤمنین(ع) کردند، همان هایی بودند که به دستور پیامبر(ص) سپاه اُسامه را همراهی کردند، بنابراین هنگام بازگشت آن‌ها چیزی حدود ۴۰روز از رحلت پیامبر می‌گذشت؛ این یعنی آن طور نبود که فردای رحلت آن مصائب رقم خورده باشد.

در این میان، امیرالمؤمنین‌(ع) مشغول گردآوری قرآن شده و سکوت در پیش گرفتند، چنان که وقتی به در خانه ایشان رفتند، حضرت زهرا(س) فرمودند: امیرالمؤمنین‌(ع) مشغول گردآوری قرآن است.

باید توجه داشت، حضرت زهرا(س) ایمان دارد که امیرالمؤمنین‌(ع) امام پس از پیامبر(ص) است و به عنوان امیرالمؤمنین‌(ع) منصوب شده و نبی مکرم اسلام فرمودند: هر کسی بخواهد این لقب را برای خود استفاده کند، حرام است و این لقب فقط مخصوص ایشان است. اینجاست که حضرت فاطمه‌(س) برای دفاع از ولیّ پا به میدان می‌گذارد نه علی‌(ع) به عنوان شوهر؛ یعنی دفاع از حریم امامت و ولایت آن هم زمانی که ولیّ خدا در سکوت مطلق قرار گرفته و دلیل این سکوت کاملاً مشخص است و پیامبر(ص) به ایشان خطوطی را نشان داده‌اند، موجب می‌شود زهرای مرضیه‌(س) به عنوان مدافع، خط و مسیر خویش را آشکار و با همه وجود از امیرالمؤمنین‌(ع) دفاع کند.

چه سلسله اتفاقاتی دست به دست هم داد تا در نهایت ماجرا به آن هجمه‌ها علیه تنها یادگار پیامبر اکرم‌(ص) منجر شود؟

حضرت صدیقه‌(س) میدانداری می‌کند و مقابل آن‌ها که به حق و وجود مقدس امیرالمؤمنین‌(ع) تعرض کردند، ایستادگی می‌کند. این ایستادگی سبب می‌شود آن‌ها در انتهای امر به در خانه امیرالمؤمنین‌(ع) ریختند تا ایشان را به زور برای بیعت ببرند که حضرت زهرا(س) عرض کرد: یا امیر! اجازه بده من پشت در بروم شاید خجالت کشیده باز گردند، اما با آمدن حضرت صدیقه کبری(س) نه تنها خجالت نکشیدند، بلکه عبدالفتّاح عبدالمقصود در «السقیفه‌والخلافه» نوشته است، یکی از سران آن‌ها تهدید کرد اگر علی‌(ع) از خانه خارج نشود، من این خانه را با اهلش به آتش می‌کشم؛ و در نهایت چنین شد و دنیاطلبان آتش بر در خانه‌ای زدند که روزی جبرائیل و عزرائیل برای ورود به آن اجازه می‌گرفتند.

این عالم سنی سپس بقیه ماجرا را بیان می‌کند که در این میان زهرای مرضیه‌(س) بین در و دیوار ماند و بر اثر این ضربه و جراحت، فرزندش از دنیا رفت و خود او نیز در بستر افتاد تا به شهادت رسید؛ اما... در این مدت هرگز نسبت به وجود مطهر امیرمؤمنان‌(ع) کوتاه نیامد و تا جایی که جان در بدن داشت سپر ولایت بود. از این رو، انبوه اشعار آیینی از ابتدا تا اکنون، عمدتاً دفاع حضرت زهرا(س) از ولیّ خدا را به عنوان سرلوحه کار قرار داده و با آن در جامعه، بصیرت افزایی می‌کنند.

خطبه فدکیه که پیش از ماجرای حمله به خانه و مجروحیت حضرت زهرا(س) ایراد شده، درباره ولایت چه موضعی دارد و چطور حقیقت ولایت را بیان می‌کند؟ آیا ایشان در مواضع دیگری نیز این مسئله را تصریح کرده‌اند؟

حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه معروف، به ولایت حضرت امیر(ع) اشاره کرده و می‌فرمایند: «نحنُ نظامَ الملّه» یعنی مردم! خدا ما را به عنوان نظم دهنده ملت‌ها و امنیت بخشنده جوامع قرار داده است. یعنی اگر امنیت می‌خواهید، زیر چتر ما اهل بیت‌(ع) است و اگر رشد و شکوفایی می‌خواهید با ما باشید که هیچ جای دیگر آن را نمی‌یابید.

حضرت صدیقه‌(س) پس از رحلت پیامبر(ص) در مجموع سه سخنرانی انجام داده‌اند، یکی عمومی در مسجدالنبی‌ و در حضور انبوه مردم که به «خطبه فدکیه» شهرت یافته است و اگر بخواهیم به مجموعه این خطبه و فرازهای آن اشاره کنیم، به نکات بسیار مهمی دست می‌یابیم مثل: اشاره بسیار روشن به اساس زندگی مردم و راز فلاح و نجات آن‌ها، چنان که رسول خدا(ص) اهل بیت‌شان را نجات دهنده بشر از گمراهی‌ها معرفی کردند. زهرای مرضیه‌(س) از توحید، نبوت، امامت و... سخن می‌گوید، لذا این خطبه از نظر اعتقادی بسیار زیبا و پربار است.

پس از این خطبه، نخستین سخنرانی ایشان در میان زنان مدینه است که به عیادت ایشان رفته بودند، حضرت فرمودند: شما که به عیادت من آمدید و خواستید خبر ببرید برای شوهرانتان که حال فاطمه‌ چگونه است، خبر دهید آن بذر نفاقی که کاشتید در حال نتیجه دادن است و فاطمه‌[س] در حال مرگ است، اما بدانید شما هرگز در زندگی تان خیر نخواهید دید.

سخنرانی دیگر ایشان مربوط به زمانی است که دو تن از صحابه پیامبر برای عیادت ایشان آمدند، اما ایشان اجازه ندادند و آن‌ها را به حضور نپذیرفتند، سپس آن‌ها نزد امیرالمؤمنین‌(ع) رفته و شرح ماجرا را گفتند و پس از اینکه حضرت امیر(ع) درخواست آن‌ها را به فاطمه‌(س) رساندند، ایشان عرض کردند: «خانه، خانه شما و من کنیز شمایم. » و حضرت امیر(ع) فرمودند: «اجازه دهید، بیایند. »

سخنان دیگری هم از ایشان داریم که در این ۷۵ یا ۹۵ روز بیان شده است؛ درباره اختلاف این دو تاریخ هم باید بگویم دلیل آن به خط کوفی باز می‌گردد؛ خط کوفی هنگام نوشتن نقطه نداشت، بنابراین در خوانش آن به اشتباه افتادند، عده‌ای «سبعین» خواندند و عده‌ای «تسعین». اما در دیگر موارد اختلافی نیست و در مجموعه کتب اهل سنت هم مثل «صحیح بخاری» و «شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید» و... و نیز توسط بسیاری از کسانی که دست به قلم بودند، روشن بیان شده که چه شد و فاطمه‌(س) چه روشنگری هایی کرد و برای همین، جامعه از واقعیت امر آگاه شد.

درس‌های حضرت زهرا(س) در میدان ولایتمداری و دفاع از ولایت برای امروز ما چیست؟

رفتار زهرای مرضیه‌(س) حقیقتی را به ما نشان می‌دهد؛ ایشان عالمه‌ای است بی نظیر که با همه علمی که دارد مقابل امیرالمؤمنین‌(ع) به عنوان امام، تابع محض است و نمی‌گوید، من دختر پیامبر(ص) هستم. این یعنی ولایت پذیری چیزی جز اطاعت محض نیست؛ چنان که در صلوات شعبانیه می‌خوانیم: آن‌ها که به شما ملحق شدند به سعادت راه یابند.

این مهم است که از ولایت و اهل بیت‌(ع) نه جلو بزنیم نه عقب بمانیم، چون هر کسی در طول تاریخ بشریت این مسیر را ادامه داده موفق بوده و هر جا کوچک‌ترین لغزشی داشته سقوط کرده است، چنان که جوامع شیعی از آل بویه تا امروز تا لحظه‌ای که بر اصول تشیع پیش رفته‌اند، یعنی زندگی علوی و شیعی داشته‌اند، هیچ سقوط و ناهنجاری در جامعه به وجود نیامده، اما زمانی که از این مسیر جلو زده یا عقب مانده‌اند، دچار سقوط شده‌اند. مجموعه خداستیزان و دین ستیزان در پی این هستند که به پیکره امامت و ولایت ضربه بزنند.

بنابراین، اگر نظام خانواده و رفتار حضرت علی و فاطمه و اهل بیت(ع) را ببینیم، اینکه سکینه قلب یکدیگر بودند، چنان که چهار فرزند تربیت کردند که هیچ جای عالم و تاریخ نمونه‌شان نیست و همیشه آرامش بر زندگی شان حاکم بود و وقتی این سکینه و آرامش از خدا به قلب ولی خدا رسید، آنگاه در گودال قتلگاه هم سیدالشهدا(ع) می‌فرماید: «خدایا به قضای تو راضی ام». همین است که امام باقر(ع) در تفسیر اینکه امام حسین‌(ع) در پاسخ دخترشان در لحظات واپسین، آن‌ها را به خدا می‌سپارند، می‌فرمایند: این به خدا سپردن جدم، آن طور نتیجه داد که در شام غریبان ۸۳ یا ۸۴ زن و بچه همه مشغول خواندن نماز شب بودند، نه انگار که غارت زده‌اند و عزیزانشان به شهادت رسیده‌اند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.